جای پای کفش های قدیمی

کفش هایت را بتکان. دنیا فرشی بیش نیست.

جای پای کفش های قدیمی

کفش هایت را بتکان. دنیا فرشی بیش نیست.

جای پای کفش های قدیمی


شعر سپیدی تقدیم به رهبر ۱۳ ساله

داستان از اینجایی شروع شد که:

سربند قرمزت

صدام را وحشی کرد

و تو اسباب بازی هایت را بزرگ کردی

تا ،
عقده ی بچگی صدام را
پر کند

ثبت احوال را باید بست وقتی

۱۳ساله ات نامید

و تورا میان چرخ های تانک

۴۰ ساله ات کردند

شاید نام فامیلی هم تاثیر داشت.

ریحانه رهبرآیدی اینستاگرام (همراه با شعر های به روز حقیر)
tasnim.r

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

۳۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

 


خورشید چشمانش را بسته

فقط می چرخد
چشمانش

طاقت نور دنیا را ندارد

اما نمی داند

خودمان را

پشت جیوه های آینه

گذاشتیم

که آفتاب به ما نخورد
  • ریحانه رهبر

کمی نیاز به فکر و دقت در شعر داره. خوشحال میشم هر کس بر داشتشو از شعر بگه


 

تنها که می شوم

شعر دست بر شانه ام می گذارد

و من

سر بر شانه هایش می گذارم!

برای دستانش  ،

دست هایم را دراز می کنم!

کسی جسم شعر را ندید

و

فکر کردند گدایم

و با سکه ها یی پااسخ دست هایم شدند

  • ریحانه رهبر


ســـــــــــربنـــــــــــدتــــــــــــ را بـــــــــزن


 ای تـــــــــــمام دلخوشــــــــی حســـــــــــین




سلام دوستان عزیز


ممنون که وبلاگ من رو برگزیدید


خوشحال میشیم با نظرات و نقد هاتون کمک به بهتر شدن وبلاگ بکنید


لطفا اگه خواستید شعری رو در جایی استفاده کنید قبلش به من اطلاع بدید. ذکر


بدون نام نویسنده شرعا حرام هست


نظر خصوصی لطفا نذارید


خانوما آزادن ولی آقایون خواهشا شئونات اسلامی رو در نظراتتتون رعایت کنید


  • ریحانه رهبر

 

شعر سپید است

اما

هم قافیه دارد

هم ردیف!

ردیف هایش غائبند هنوز

آن هم به یاد جمعه ها!

با هم دعوا میکنند

سطر هایم

و در اخر

قافیه را شهید می کنند

قطره خونی از قافیه چکید

موضوع را نوشت علی

برگه ها خونی شد

و دست من گلگون

انگار که عاشورایی است

از هر کجا خون می دمد

حتی فرق حضرت!

تمام شیر ها ی دنیا حلال شده است

وقتی

تمامش را به علی هدیه کردند!

دنیا هنوز به امامش اقتدا کرده است

در سجده مانده است

و نمازش را تنها با نام

قائم آل محمد بلند می شود

ادامه میدهد

دوباره به سجده می رود

شعر را تمام می کنم

و شما را شاعر

تنها با این حرف

خدا کند

بر فرق نماز هایمان نزنیم

علی به خاطرش خون داده است

  • ریحانه رهبر

 

قطع کردند

جنگل های کشورم را

و به جایش زمین خاک گونه اش را

تخته های چوبی زدند

تا وقتی

پا در کشورم می گذارند

صدای تق تق کفش هایشان بپیچد
  • ریحانه رهبر