شعر آغوش تنهایی ام
يكشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۴۳ ب.ظ
کمی نیاز به فکر و دقت در شعر داره. خوشحال میشم هر کس بر داشتشو از شعر بگه
تنها که می شوم
شعر دست بر شانه ام می گذارد
و من
سر بر شانه هایش می گذارم!
برای دستانش ،
دست هایم را دراز می کنم!
کسی جسم شعر را ندید
و
فکر کردند گدایم
و با سکه ها یی پااسخ دست هایم شدند
- ۹۲/۰۶/۰۳