حماسه ی حسینی
قدیمیه اما خب:
اتاقم بهم ریخته است
مادر فریاد میزند
و برادر را از زیر آوار بیرون می کشد
چندساعت بعد
مادر هنوز برنگشته است
تنها چادر مشکی با گل های تیرخورده
برگشت
ودر آن سوی زمین
نقاشی روی چارد مادر
جایزه ی نوبل میگیرد
اگر گزینه های روی میزتان غزس
ماهم حماسه ی حسینی
می آوریم
اینجا سرزمین علی اضغر هاست
کم کم آب را هم قطع میکنند
السلام علیک یا ابا عبدالله
- ۹۳/۰۶/۲۰
واقعا شعرتون عالی بود.
از تک تک بندها نهایته لذت رو بردم.
شما به معنای حقیقی دارین حقه سپید رو ادا میکنید.
براتون آرزوی پیشرفت در این قالب رو دارم.
موفق باشید انشاالله..!