جای پای کفش های قدیمی

کفش هایت را بتکان. دنیا فرشی بیش نیست.

جای پای کفش های قدیمی

کفش هایت را بتکان. دنیا فرشی بیش نیست.

جای پای کفش های قدیمی


شعر سپیدی تقدیم به رهبر ۱۳ ساله

داستان از اینجایی شروع شد که:

سربند قرمزت

صدام را وحشی کرد

و تو اسباب بازی هایت را بزرگ کردی

تا ،
عقده ی بچگی صدام را
پر کند

ثبت احوال را باید بست وقتی

۱۳ساله ات نامید

و تورا میان چرخ های تانک

۴۰ ساله ات کردند

شاید نام فامیلی هم تاثیر داشت.

ریحانه رهبرآیدی اینستاگرام (همراه با شعر های به روز حقیر)
tasnim.r

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان


ســـــــــــربنـــــــــــدتــــــــــــ را بـــــــــزن


 ای تـــــــــــمام دلخوشــــــــی حســـــــــــین




سلام دوستان عزیز


ممنون که وبلاگ من رو برگزیدید


خوشحال میشیم با نظرات و نقد هاتون کمک به بهتر شدن وبلاگ بکنید


لطفا اگه خواستید شعری رو در جایی استفاده کنید قبلش به من اطلاع بدید. ذکر


بدون نام نویسنده شرعا حرام هست


نظر خصوصی لطفا نذارید


خانوما آزادن ولی آقایون خواهشا شئونات اسلامی رو در نظراتتتون رعایت کنید


  • ریحانه رهبر
نوشته ای برای ریحانه :

گاهی حس خوبیه وقتی برای خودت نامه می نویسی از تمام دلخوشی ها و شاید چیز هایی که شادت میکنن
این یک ترفنده برای سبک شدن برای اینکه بفهمیم زندگیمون چقدر عالیه
خداروشکر میکنم که تو زندگیم همه چیز عالیه و هیچ وقت مشکلی نداشتم
آره ، نداشتم
وقتی زندگی و بفهمیش میبینی هیچ چیز تو زندگیت اسمش مشکل و سختی نیست
شعاره که ادم بگه سختی و مشکل وجود نداره . اره قبول دارم
اما شعار هاهم ازتفکر عمیق اومدن
ما اصلا سختی رو به چی میدونیم؟به اینکه یکم جسمت یا روحت دردش بگیره؟
آخی کوچولو دردت گرفته؟؟؟ 
روح های نابالغ واسه سختی ها جزع فرع میکننو خودشونو توش غرق میکنن . سختی وجود اصلا نداره بهتره بگم اسمش سختی نیست. اسمش تجربس، بزرگ شدنه
تو دوس داری وقتی 30 سالت میشه اندازه یه بچه 10 ساله فکر کنی و روحت کوچیک باشه یانه اندازه یه ادم 50 ساله بفهمی و یه تنه همه چیو به دوش بکشی
تهش و بگم ماها خودمون میخوایم لوس بار بیایم. وای خدا حالمم بده وای خدا روحم خستس وای خدا دارم دیوونه میشم وای خدا دیگه خسته شدم وای خدا الانه که خودمو بکشم!!! اینا چیزاییه که هممون داشتیم چه کم چه زیاد. 
نمیگم سختی (بزرگ شدنه) بت وارد شد بشکن بزن ،دست بزن، بخندا. نه . بشین گریتو بکن غصتو بخور تو خودت نریز اما فقط واسه حداکثرررر دیگه خیلی این سختیه زیاد باشه واسه یک هفته
ازون به بعدشو پاشو باش واقعا مبارزه کن. اما مبارزه داریم تا مبارزه
مثلا اگر با یه شرایط فکری مواجهی که اذیتت میکنه مبارزه این نیست که هی پسش بزنی بگی بیخود حرف نزن. نه . اقا بیا باش عین یه دوست رفتار کن. ببین چی میگه دردش چیه. چرا هی این فکر میاد سراغت. دلداریش بده. وباش صحبت کن. اگر دیدی دیگه داره خیلی بی منطق حرف میزنه و ازارت میده برو پیش یه مشاور یا روانشناس. درست کردن هرچیزی به عهده ما نیست
و اما اگر مشکلت از احاظ روحی روانی نیست. با ذکرو دعا و التماس بگو خدایا،صبببررر بده،نه برطرف شدنشااا. از خدا بخواه که واقعا تحملش رو بت بده و هرچه که صلاحت هست رو پیش بیاره. 
اره ریحانه. جزع و فزعه(فک کنم درست نوشتمش) بیخود نکن. انقدر خودتو به داغونیو روح داغون نزن
با چیزای کوچیک خودتو شاد کن
چرا همش با دوستات و خونوادت بری بیرون. یبارم با خودت برو بیرون
یادمه یروز که خیلی سرخوش بودم 😆 قرار گذاشتم با خدا که دونفری بریم لب سی و سه پلو کلیم خوراکی خوردیم. اونروز آب هم بود تو رودخونه. شاید بگم بیشتر از همیشه بم خوش گذشت
گاهی وقتا ماها باید باخودمون تنها باشیم تا شارژ باشیم. باخودمونو خدا
اصن بحث کجا بود؟
اهان یادم رفت😆
ولی در کل که اگر دیدی واقعا یه وقتایی باتریت داره تموم میشه و به خدا هم التماس کردی کمکت کنه . بعدش بدون فکر کردن سریع برو پیش مشاور . تو باید برای سلامتی روانت تلاش کنی تا خدا هم کمکت کنه

پ.ن: قابل توجه کنجکاو های گرامی. زندگیم خوبه همه چی رو رواله . سعی هم میکنم ادم خوبی باشم. اما واسم همگی دعا کنید که تو زندگیم و هدف هام موفق باشم منم برای همه دعا میکنم.ممنون
نمیدونم چرا اینارو گفتم. اما گفتم
قلمم هم خیلی فرق داشت با قبلا . میدونم😆

یاعلی 🌹
  • ریحانه رهبر
 
باران بزن
به جبران سیلی مادر 
فرات را

چه بی شرمانه اشک ،
به عزای قطره می نشاند
کودکان را،
قطره 
روی لبان  علی اصغر
استعفا می دهد
تیر 
حقش را خورده بود .

اینبار، بدن،
گهواره اش شد

چند روزی آب نبود ولی
سالهاست 
قلم،
آبیش را 
نذر می کند

#ریحانه رهبر

  • ریحانه رهبر

طراح : تسنیم

  • ریحانه رهبر

گروه اشعار آئینی اقایان : گروه قانونمند با اشعار غنی همراه با شاعران خوب اصفهان

https://telegram.me/joinchat/ADZVvAGkWNAnP1_hznwMZg

گروه اشعار آئینی خانم ها:

https://telegram.me/joinchat/ADZVvAI6eN4QX-meCz3tng


آیدی اینستاگرام بنده:tasnimrrr

  • ریحانه رهبر

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام


بعد از مدت ها که نبودم

برگشتم تا یه چیز هایی رو بگم

 حس میکنم حرفایی رو که میزنم باید خودم برم تو زندگیم دنبالش بگردم تا شاید برای شماهم مورد قبول باشه

این حرف هایی رو که میزنم شاید قسمت و روزی تو بوده که زده بشه


تو این چند مدت اتفاقات زیادی برای من و زندگیم و باورهام افتاد

اتفاقاتی که شاید مسیر زندگیم رو تغییر داد



مشکلات این دوره زمونه خیلی متفاوت شده

ما واقعا مردم خییلی خییلی پر توان و پر صبری هستیم که تو این دوره تونستیم دووم بیاریم

ولی این ما نیستیم که این تحمل رو صاحبش باشیم

بهمون داده شده

واقعا سخته بخوای توی دنیایی زندگی کنی که تموم مشکلات و سختی های  دوره های قبل واسه عصر تو اتفاق بیفته

قحطی

جنگ

فساد

ظلم

همه چی . تمام تیرگی ها وسیاهی هایی که دور زندگیامونو گرفته

تموم رنگ سیاه ظلمی که دور زندگی هامون تیرگیش پرسه میزنه

خاصیته تیرگی و سیاهی انرژی منفی هست که به زندگیمون میده

و هرروز ما داریم تو محیط آلوده ی پر از ظلم وفساد زندگی می کنیم. اونوقت میخواید که حال روحی هممون خوب باشه؟

بگذریم

میخواستم بگم که کلا آخرالزمانی هستیم

نگه داشتن ایمان مثل نگه داشتن آتیش کف دست میمونه

تویی که دلت پاکه و امام زمانت رو دوستش داری

حالت بد نباشه اگر زندگیت سختی داره

حالت بد نباشه اگر توزندگیت به مشکل بر میخوری

تو آخرالزمان  ، زمان تربیت محبان امام هستش

مطمین باش اگر الان زندگیت واست سخت تر از قبل شده

میخوان تربیتت کنن

میخوان بسازنت

میخوان شخصیتت چکش بخوره. سفت و محکم بشی. این زمان و من اسمشو میذارم زمان تربیت فشرده!

دلت و گره بزن به آقا کمکت میکنن

اقا امام حسین می فرماین که نمک غذاتونم از ما بخواید

میونه همه ی زندگیتون گه گاهی هم یاد امام زمانمون کنیم

چیکار دارن میکنن. غصه ی کدوم شیعیانو دارن میخورن؟ این ظلم و کشتارو میبینن ، چطور دووم میارن؟ اصلن بین ناهارو شامت یاد مولات میکنی ؟

یادشون میکنی که اصلا کجا هستن ،چیزی میخورن؟ یا مدام دارن غصه شیعیان مظلوم رو میخورن؟

بخدا مولامون هم انسانن مثل ماهان

ما یه ظلم کوچیک و که میشنویم چه حالی میشیم؟ اونوقت مولامون...

بمیرم

آقامون خیلی غریبن

خیلی

  • ریحانه رهبر

دریافت

 

  • ریحانه رهبر

سلام


چیزی ندارم بگم

فقط یک شعر میذارم




دوباره یک قدم جلوترو

دوباره یک نگاه عقب

دوباره یک قدم جلوترو

دوباره یک نگاه عقب

دوباره یک "مین " جلوترو


نوزاد ، صدای گریه

و دست و پایی که پدر پیوندش زد

و سکوت دستگاه

که ملافه ی سفید مادر ، گواهش بود


تو

چشم هات را ببند

پرچم

تابوت

و پدری که لقمه پیچش کردند


عبور تو به جدول که بیفتد

پات می لغزد

و پدری که پیش پیش

پایش به اجاره ی مین درآمد


تسنیم

  • ریحانه رهبر

  • ریحانه رهبر

سلام دوستان عزیز


طاعاتتون قبول باشه ان شاءالله



راستش نظرات رو که میخوندم یه سوال بزرگ برام پیش اومد


برام قابل درک نیس. امامی که نداریمش تو جمع و از ولایت ظاهریش محرومیم و مثل بقیه اماامان نیستنشون چرا باید ما دغدغه داشته باشیم که یارشون بشیم؟ چرا بخوایم یار کسی باشیم برای کسی بجنگیم که ما از بودنش محرومیم. مارو از لطف به این بزرگی محروم کردن. چه بسا خیلیامونم از ولایت معنویشونم محرومیم. مثل همین محبت و علاقه بهشون. محبت و علاقه رو به هرکس که بخوان میدن. اما...


آدم دوست داره برای کسی تلاش کنه خودسازی کنه آماده بشه که دوستش داشته باشه . وقتی تو زندگیم بهم ثابت نشده که دوستم داره چرا باید برای کسی تلاش کنم که کاری نکرده حتی محبتشو بهم نشونن بده؟


درمورد پست قبل خیلیا از امید گفتن. امید وقتیه که به مفهوم اون قضیه رسیده باشی  و هر اتفاقیم بیفته تو به اون قضیه اعتمادو اطمینان داری. امید وقتی درست میشه که نسبت به چیزی یا شخصی اطمینان داشته باشی. نمیشه به یک نفر همینطوری گفت امید داشته باش. باید اون رو به یقین در مورد اون قضیه برسونیم تا امید پیدا کنه



یه حرفی دوستم میزد: میگفت توی ماه رمضون  دست شیطونه بسته ست. فقط آدم میمونه و نفسش. وقتی توی این ماه همیشه حس کنی دور تری از خدا و حس کنی خیلی کشش معنویات نداری. کشش بندگی نداری. خیلی حال قرآن خوندن نداری. و.... تازه میفهمی اون دوست داشتن ها، کار تو نبوده... کار خودت نبوده... کار شیطون لعنتی بوده... که یه جورایی کمکمت میکرده تا یه چیز بدتر به دست بیاره! خود بینی!!!!!


برام جالب بود. ولی حس من یکم متفاوت تره. انگار در روح رو بسته باشن و خفه شده باشه. انگار نمیدونم زیر اب رفتید تالا و حس سکوت و هیچ کس نبودن رو زیر آب حس کردید؟ الان دقیقن همونطورم. میگند شب قدر. ولی نمیفهمم ینی چی؟ جالبه برام که خدا مگه نمیگه گناهاتونو حتی وقتی نماز باتوجه بخونید توبه کنیدو به هزار بهانه ی دیگه میبخشه.اونوقت شب قدر بریم کلی بیدار بمونیم گریه کنیم قسم بدیم همرو که گناهمون رو ببخشن؟ گناهایی که با هزار تا کار دیگم بخشیده میشن؟ پس چرا شب قدر رو میگن بریدو خیلی مهمه ؟ خدا مگه همینطوریم اگر مخلصانه ازش بخوایم چیزیو بهمون نمیده؟  اصن پاشم برای دوسه تا خواسته برم ضجه بزنم قسم بدم قرانو ائمه رو که بهم این چیزو بدین واقعا زشت نیست؟


نظر شما واقعا چیه؟


  • ریحانه رهبر


سلام


طاعات و عباداتتون مورد قبول حق باشه


همین روزا قول میدم به وبلاگ همه ی دوستانی که لطف داشتنو دارن سر بزنم. یه مقدار درگیرم. دعا بفرمایید

و اما چیزی که این چن روزه باش درگیر بودم وشاید برای شما هم پیش اومده باشه . داستان جالبیه


این چند روزه درگیر خودم و دوگانگیا یا حتی سردرگمی های زندگیم بودم. میخواستم دربارش خودم به نتیجه برسم باورش کنم تا بعد بیام بگم تا حالت شعاری نباشه


این چند روز درگیر بودم. که شب قدر برم ؟ نرم؟ راستش یجور زدگی از دین یا همون دلخوری داشتم


چند سال علامت سوالایی ته دلم جمع شده که چرا اینطور شد ؟حکمتش چیه.؟ تو دلم رسوب کرده بود


مثل یجور دلخوری. وفقط هرروز با دلم و عشق ردشون میکردم و فراموششون میکردم. اما واقعا الان به مرحله ای رسیده بودم که میخواستم همه جوره درکش کنم.برام غیر قابل فهم شده بود که برم اشک بریزم، بخوام وتوبه کنم. اما اگر نتیجه ای که چن ساله نمیبینمو باز نگیرم چی؟ اگر هرروزم مثل قبل باشه چی؟ پس کجای زندگیم میخواد خدا خودشو نشون بده؟


حس میکنم و میکردم که خدا فقط حالتی داره که ازم میخواد اینکارو بکنم اونکارو نکنم اما خودش کی میخواد نشون بده که  دوستمه همدممه مایه ی آرامشمه نه اینکه چشمم گریونو دلم از دست بنده هاشو خودش شکسته باشه


هنوزم اینارو نفهمیدمو درک نکردم


اما حس میکنم بازم باید امید داشته باشم

حس میکنم بخاطر پایدار بودنو پوچ نبودنه زندگیمم که شده باید امید داشته باشم


باید تحمل کنم. باید رو بعضی چیزا چشامو ببندم


شاید، خدا هیچ وقت نخواست که منو تو ماورایه طبیعتش حتی با یه خواب وارد حریمه پر رمزو رازش کنه. یا حداقل قلبمو با اینکه جواب سوالامو ندونسم ، ارومش کنه


اما میبینم دارم زندگیمو پوچ میکنم. چون همه ی زندگیم منتهی میشه به خدا. تموم کارام خواسته هام منتهی میشه به خدا. تموم خواسته هامو کمک های زندگیمو فقط انگار عادت دارم که اونه میتونه حل کنه


گاهی باید چشماتو ببندی بغضتو فرو ببری و صبر کنی. خیلی چیزارو نمیفهمی اما چاره ای جز امید صبر و فراموش کردنشون نداری. مگر اینکه معجزه بشه


حلال کنید. همه ی کسانی که میشناسن یا منو نمیشناسن. و خیلی خیلی دعام کنید.

ممنونم

  • ریحانه رهبر