به سلامتیه بارون که معلوم نیست چند گیگ حافظه داره
که این همه خاطره توش ذخیره شده
یه بار هم توی آسانسور واساده بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت :چطوری؟
گفتم :الحمدلله....
یه نگاهی به من کردو هندزفری شو جابجا کرد!
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله...
هنوز هم نفس میکشم
حتی اگر اینجا جنگی در کار نباشد
هوا مسموم شده است
هنوز هم نفس
نفس
نفس
نف..
ن..
و دیگری نفسی در کار نیست
"قسمتی از زندگی نامه ی جانباز "
و تکه پاره ای از احساساتش
تبریک میگویم
ما در جنگ با شهدایمان و جانبازانمان پیروز شدیم
بداهه گفتم به بزرگیه خودتون ببخشید
تاحالا دقت کردین اول صبحی که خوابالو سوار تاکسی میشی
این مجریای رادیو چقدر سرحال و پرانرژی
ان؟
آدم دوس داره بگیره خفشون کنه
مخصوصا وختی اون زنههه داد میزنه
ایرااااااااااااااااااانی ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلاااااااام
این تصویر که به تازگی بر شبکه های اجتماعی منتشر شده
تا به حال ملیون ها بیننده داشته و اشک آنها را سرازیر کرده است.
یکی از کودکان شرکت کننده در عزاداری های امام حسین (علیه السلام) در عالم کودکانه اش سعی می کند
با بطری آب خود، شیرخواره امام حسین (علیه السلام) را سیراب کند.
گفت : از
آن روز که تاریخ، با آن همه شاهد، غدیر را از یاد برد؛ ترسیدم عاشورا نیز فراموش
شود.