خاطره ی مدرسه
سلام
دیگه برای اینکه بوی ماه مدرسه که نمیشه تحملش کرد یه نموره خوش بو تر شه مجبور شدیم پاشیم بریم مدرسه و یه کم تزئینش کنیم
ولی خب گل بازیو اینام کردیم. چون ههفتهی اول مدرس ها هفته ی دفاع مقدس هم هس واسه همینم دکورمون هم ماله دفاع مقدسه هم ماله مدرسه ها
پانل کوریدر و مثه تخته ی گچی کلاس درس کردیم. البته نوشته هاشو گذاشتیم واسه یه روز دیگه اینم عکسش
ولی خب فرا اومدیم دیدیم. دانش اموزان گرامی که کلاس اضافه داشتن گند زدن توشو رو تموم این کارمون با گچ چیز نوشتن. خلاصه مجبور شدیم همشو عوض کنیم. ایشالا عکسایه کامل شدشو بعد میذارم.
منو چند تا از بچه ها هم یه دکوره دفاع مقدس از دره ورودیو قرار شد درست کنیم اینم عکساش
خلاصه . اینارو درست کردیو یه روز دیگم رفتیم مدرسه تا تو راه رو و سالن همایشو درست کنیم. یعنی مدرسه رو ترکوندیم. مخصوصا سالنش. ولی فرداش یعنی امروز. دوسم زنگ زدو گف که فردا رنامه تو حیاطه و سالن نمیریم. یعنی تمومه کلیپایی که درست کردمو شعر و همه برنامه هامون رفت تو هوا. یعنی ضد حالللللللللللللل
- ۹۲/۰۶/۳۱
salam
bale I know
ke kheiliam behetun khosh gozashte daghighan hamun roozi ke man asab nadashtamm!