رباعی
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۴۸ ب.ظ
سلام
به بزرگیه خودتون ببخشید اگه مشکلی داره :
باید محبت تو عالی بود
این سفره ی دل باز خالی بشود
این مشق شبش شده که گاه و بی گاه
این راه پر از نگار قالی بشود
انگار نه انگار که دلش گیر افتاده
اینبار به تورش طعمه ی سیر افتاده
این مصرع آخرم دوباره عاشق شد
انگار نه انگار به دلش تیر افتاده
- ۹۲/۱۱/۱۶